Friday, October 16, 2009

The good days after

For the English version, please scroll down.



تعداد زیاد کامنت‌ها و واکنش‌هایی که از بالاترین و فیس‌بوک گرفتیم واقعا من رو شرمنده کرد. تو این دو روز، بیشتر از چهارده هزار نفر این صفحه رو دیدن. شیرین لقب «بالاعروس» گرفت و در ژن من تشکیک شد!

لینک‌های زیادی در بالاترین پست شد: شیرین با من ازدواج میکنی؟ | گذرواژه شیرین چیه؟ | نحوه جدید پیشنهاد ازدواج با استفاده از تبلیغات بالاترین | خواستگاری از طریق بالاترین جواب مثبت داد / شیرین خانوم بله را گفت | ستاد ازدواج بالاترین افتتاح شد! | شیرین خانوم بله رو گفت... و نیز لینک‌هایی مثل ترفند جدید بالاترین برای کسب درامد | من اگه نخوام با شیرین ازدواج کنم باید کی رو ببینم؟ | آن گیک ازدواج می‌کند ؟ – اولین درخواست ازدواج اینترنتی ایرانیان.

فکر نمی‌کنم جلوی آدم‌های بیشتری می‌تونستم به شیرین پیشنهاد ازدواج بدم و خوشحال‌م که دوستان زیادی از ماجرای عشق ما با خبر شدند و با این همه آرزوهای خوب زندگی‌مون رو شروع می‌کنیم.

از همه‌ برای آرزوهای خوب‌شون متشکرم و امیدوارم که همه با شیرین/فرهاد خودشون باشند.

برای کسانی که سوال داشتن باید بگم که نه، من لپ‌تاپ نبرده بودم تو رستوران! آی‌فون‌ بود و صفحه‌ی بالاترین که از قبل باز گذاشته بودم.

و در مورد ریزسنجی و استفاده‌ی درست از will یا would، یه اشتباه تایپی بود که موقع تغییر دادن آگهی برای بار آخر پیش اومد. نگران نباشید، موقع پروپوز کردن واقعی واژه‌ی درست رو استفاده کردم!

و اینکه یک روز در آینده، «گذرواژه» (شیرین از این معادل خیلی خوش‌ش اومده) رو اینجا می‌ذارم.

I am flattered by the overwhelming number of comments and "like"s we got from Balatarin and Facebook. We also got over 14,000 page views in these two days. I don't think I could've proposed in front of a larger number of people, nor could we begin the new stage of our lives with more good wishes!

A big thank you to all of you for your good wishes. Shirin and I hope all of you be in love and stay in love with your very own Romeo or Juliet.

For those of you still interested, I will post the password for the website someday in the future here!

PS. For those of you who were wondering, no, I didn't take my laptop to the restaurant. I had my iPhone with the data option.

PS. For those meticulous friends pointing out the different between would and will, thanks and rest assured that it was merely a typo. Blame it on a slight change in my plans and preparing this version of the ad almost in the last minute. When I actually proposed to Shirin, I used the right word.

Wednesday, October 14, 2009

The day after

For the English text and a screenshot of the Balatarin ad, please scroll down.

ممنون از همه‌ی کسانی که پیغام‌های زیبا کذاشتند. دیشب، شب خیلی قشنگی بود. برای تولد شیرین رفتیم یک رستوران زیبا. بعد از شام، من بالاترین رو آوردم و به شیرین نشون دادم. آره، قبول دارم که بالابازی تو همچنین شبی رومانتیک‌ترین کار ممکن نیست اما خوب، من هم روش خودم رو داشتم! شیرین بالاترین رو نگاه کرد، چشم‌ش به تبلیغ‌ها افتاد، یه لحظه حالت صورتش عوض شد و با چشم‌های قشنگش که اشک آلود بودن به من نگاه کرد. پا شدم، رفتم کنارش و زانو زدم. پرسیدم

- Will you?
: Of cousre I will.

خوشحالم که شیرین این ایده رو خیلی دوست داشت و سورپرایز شده بود طوری که گفت به هر چیزی فکر می‌کرده برای نوع پروپوز کردن من، جز این روش.

و بعد دسر آمد:



Thank you guys for the nice messages. Last night was a memorable night. We celebrated Shirin's birthday in a cozy corner of a beautiful restaurant, and after dinner, I brought up Balatarin. True, checking Balatarin is not the most romantic thing to do in such a night, but hey, I had a good reason. She read the first word, waited for a second, and looked at me with her beautiful, tearful eyes. I stood up, went to her side, got to my knees, and said

- Will you?
: Of course I will.

She absolutely loved the idea, and I am so glad she did and everything worked out so greatly. "I could never think of you proposing this way," she said.

Then, came the dessert:



Here is a screen shot of the live ad.



The website is going to grow as we grow in our relationship.

Tuesday, October 13, 2009

Proposal





Click here to continue to the website. 


امشب، ۲۱ مهر، یکی از بزرگ‌نرین شب‌های زندگی من است. شبی که قرار است به دوست دخترم پیش‌نهاد با هم بودن و برای هم بودن برای تمام زندگی بدهم.

اگر شما شیرین هستید، لطفا کلیک کن، پسورد را حدس بزن (نام محلی که الان هستیم) و وب‌سایت‌مان را ببین. اگر شیرین نیستید، لطفا برای ما آرزوهای خوب بکنید.

Shirin in Persian means sweet, and my girlfriend is just that. I am going to propose to my girlfriend tonight (Oct. 13), hence the ad in Balatarin. I have set up a website that narrates our wonderful relationship from the beginning to today and beyond. Unfortunately, I had to password-protect it.

If you are Shirin, please click and go on. The password is the name of the place we are at right now. If you are not Shirin, please wish us the best in our journey!